« مسعود بهارلو» منتقد، کارگردان سینما و تئاتر، در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینمای " دیباچه " در خصوص دلایل کاهش کیفیت آثار کمدی گفت: سابق هنرمندان یک قدم از جامعه جلوتر بودند، این قضیه تا اوایل دهه هشتاد در تمامی حوزهها از جمله ادبیات، تجسمی، سینما و تئاتر دیده میشد، ولی از اواسط دهه هشتاد به بعد کلا هنرمندان از جامعه عقب افتادند، الان به جای اینکه نگاه مردم به دهان هنرمندان باشد، هنرمندان به دهان مردم توجه دارند و به دنبال سوژه و تولید محتوا از فضاهایی نظیر اینستاگرام هستند. این قضیه در مورد کمدی هم صدق میکند. طبیعتا وقتی یک قدم از جامعه فاصله داشته باشید، قادر به شناخت آن نخواهید بود و تأثیر گذاری اتفاق نمیافتد.
او افزود: کمدی، سخت ترین ژانر سینماست و مردم به راحتی از آن تأثیر نمیپذیرند، خواه تأثیر احساسی خواه عقلایی. آثار امروزی در تولید خنده ناموفق هستند و الان شخصا به فیلمهای غیر کمدی ایرانی میخندم! فیلم وحشت میسازند به جای ترساندن، مخاطب را به خنده میاندازد البته در مواردی نادر، شاهد تولید آثار موفقی هستیم ولی در کلیت وضعیت به همین صورت است. اساسا ما بلد نیستیم تأثیرگذار باشیم وهنرمند 15 ، 20 سال است که از جامعه عقب افتاده است و به هیچ صورتی نمیتواند در این مسیر موفق باشد.
این منتقد سینما در ادامه ضمن اشاره به این موضوع که ما در گذشته کمدیهای موفقی داشتیم، اظهار داشت: به طور مثال یکی از آثار شاخص سینمای ایران که جزو بهترینهای تاریخ سینمای ایران است، کمدی « ناصرالدین شاه آکتور سینما» است، یا کارهای «محمدرضا هنرمند»، « مرد عوضی»، « مومیایی 3» وآثار کمدی کودک نظیر« دزد عروسکها»،« سفر جادویی» و « شهر موشها» . اما الان به ندرت میتوان از کار شاخصی در حوزه کمدی نام برد. با وجودی که « مسعود فراستی» را قبول ندارم و سلیقه او را درک نمیکنم، نمیتوانم کتمان کنم که برخی مواقع نظرات درستی میدهد، به زعم او برخی فیلمها واقعا به درد نخور هستند!
او با انتقاد شدید نسبت به برخی از تولیدات شبکه نمایش خانگی، عنوان کرد: الان سینما تعطیل شده و شبکه نمایش خانگی تولیدات بسیاری روانه بازار کرده است، تولیداتی که تحت عنوان کمدی به مخاطب عرضه میشود؛ آثاری نظیر سریال « مردم معمولی»، « دراکولا» و « قبله عالم» . اینها اثر فرهنگی نیستند بلکه اوج ابتذال هستند، نه تنها مخاطب را به خنده نمیاندازند، بلکه سخیف هستند! این تولیدات به شعور مردم توهین میکنند.
بهارلو در تعریف ویژگیهای خاص کمدی گفت: کمدی سخت ترین ژانر به دلیل ویژگی تأثیرگذاری آن است، نمیتوان به صرف اینکه یک اثر موجب خنده مخاطب شده نام کمدی را به آن نسبت داد. چرا که در این صورت باید به استندآپ کمدی و جوک هم که باعث خنده میشوند، نسبت کمدی داد. اصولا با وجود جوک چه نیازی به کمدی هست ! کمدی به این دلیل به وجود آمد که تأثیر عمیق تری بر روی مردم بگذارد، تراژدی و ملودرام تأثیر آنی دارند و در لحظه باعث میشوند اشک مخاطب در آمده و دچار احساسات لحظهای شود. اما کمدی در پس خنده شما را به تفکر وا میدارد و تأثیر طولانی تر و عقلایی تری به نسبت ژانرهای دیگر دارد. آثار تراژیک معمولا واکنشهای احساسی به همراه دارند و عقل مخاطب را درگیر نمیکنند. مکانیزم خنده بر تضاد استوار بوده و این یعنی کاملا پای عقل در میان است. با وجود این مکانیزم پس کمدی نسبت به ژانرهای دیگر تأثیر بیشتری بر مغز مخاطب میگذارد.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش خبرنگار حوزه سینمای " دیباچه" که یک کمدین حرفهای باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ اظهار داشت: گاهی به اقتضای ژانر، یا ساب ژانر( مثل کمدی فارس یا کمدی اسکربال)، برای خنداندن مخاطب باید دست به لودگی زد چرا که اساسا نوع کمدی ایجاب میکند که همراه با لودگی باشد. ولی متأسفانه اینجا به اقتضای ژانر و محتوا این اتفاق نمیافتد، کلا فکر میکنند که هر اندازه لوده تر باشند، بامزه تر هستند، موضوعی که تفکر غالبی شده است. به طور نمونه در کارهای اخیر آقای " مدیری" دستاویز هر نوع لودگی و حرکات سخیف شدهاند ولی ذرهای ایجاد خنده نکرد ! در حالیکه یکی از درخشان ترین آثار « مهران مدیری» « شبهای برره» است، خصوصا سکانس رفتن به سربازی که با دشمن فرضی مانور جنگی داشتند و بعد از آن میگویند" دوتا مفقودی و سه کشته داشتیم، هنوز که هنوز است من را به خنده میاندازد! ببینید چقدر پارادوکس زیبایی است.
او در ادامه بیان کرد: کارگردان همان کارگردان است، در یک دوره چنین اثری میسازد، اما بعد از چند سال که باید پیشرفت بیشتری کرده باشد، دچار پسرفت میشود، گمان میکنم این تغییر در جهت معکوس به ژن ما ایرانیها مرتبط است! با افزایش سن، به جای اینکه پخته تر شویم، کم خِرَدتَر میشویم! قدیم اینطور نبود هر اندازه فرد ریش سفیدتر بود، حرفهای درست تر و پر مغزتری میزد وهمیشه نگاه ما به بزرگترها بود، الان بزرگ ترها حرف زیادی برای گفتن ندارند! در هالیوود، « کلینت ایست وود» تازه در 80 سالگی در کارگردانی شکوفا میشود، اما اینجا 50 سالگی را که رد میکنیم، اُفت میکنیم! یا شکم شان سیر شده و دغدغه مندی شان از دست رفته و یا محتاط تر میشوند.
این منتقد سینما افزود: این ما هستیم که به مخاطب جهت میدهیم، امکان ندارد که کار خوب تولید شود و مخاطب نبیند! مردم وقتی اثری بد باشد، بیننده آن نمیشوند و برای کار ضعیف هزینه نمیکنند. شاید سریالهای سخیف ترکیهای را از ماهواره ببینند اما به این دلیل تماشا میکنند که مجانی است! ملت برای کار ضعیف هزینه نمیکنند. مخاطب ما الان از هنرمند ما جلوتر است. این گناه بر گردن مخاطب نیست، ما بلد نیستیم که چه خوراکی تهیه کنیم.
او که به تازگی سردبیری نشریه « طنز نگار» را بر عهده گرفته است در خصوص دغدغه این کار و چگونگی پیوستن به این رسانه گفت: از آنجا که کمدی دغدغه من بوده و هست، پیشنهاد همراهی با " طنز نگار" را پذیرفتم، در حقیقت با آنچه به اسم کمدی به خورد مخاطب میدهند، زاویه دارم، در وهله اول به عنوان مخاطب در وهله دوم به عنوان کسی که کار هنری میکنم و در وهله بعدی به عنوان یک ژورنالیست، آگاه سازی هنرمندان و مخاطب را رسالتی بر دوش خود میدانم، امیدوارم بتوانیم به تعریف مشخصی از کمدی برسیم. گمان میکنم طنز نگار فرصتی برای انجام بهترین اتفاقات در حوزه طنز و کمدی در اختیار ما قرار خواهد داد.
این کارگردان در انتها افزود: قرار گرفتن این تریبون در فضای اینستاگرام به دلیل قدرت بالای این پلتفرم در ارائه اطلاعات به مخاطب است، الان این فضا از بسیاری از رسانههای خبری جلوتر است، به نحوی که خبری که امروز از طریق شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای پخش میشود، شب قبل در اینستاگرام به سمع و نظر بیننده رسیده است. خصوصا در فضای کرونا "اینستاگرام " بهترین محل برای تولید محتوا است و در حقیقت پیشخوان خوبی است.